[ عشق یک قاتل] ( پارت پنجم)
جیهوپ اونو گزاشت روی تخت خودش کنارش دراز کشید
....
روز بعد :
لیونا : اه سرم هعی برو اونور
جیهوپ : یادت میاد من کیم؟
لیونا: یهو همه چی یادش افتاد! برو اونور ازم دور شو اشغال
جیهوپ : تو الان مال منی
لیونا : مال تو نیستمممم نیستممم من انتقام دوستامو ازت میگیرمممممم
جیهوپ : مال من نیستی؟؟
کمر بندشو باز کرد و دستای لیونارو به بالای تخت بست
لیونا: چیکار میکنی اشغاللللل
روی لیونا خیمه زد
جیهوپ : پس مال خودم میکنمت همین الان
لباس لیونارو جر داد
روی گردنش کیس مارک های خشنی میزاشت
لیونا: ولم کننن
لیونا ناله نمیکرد چون نمیخواست بیشتر تحریکش کنه
با دستش با عضو لیونا بازی میکرد
و یکی از سینه هاشو میخورد
لیونا: ایی تروخدا نکن
جیهوپ لباس خودشو در اورد و عضوشو وارد لیونا کرد
لیونا : ایییییییییی نه.. نمی..خوا...م اهه
جیهوپ ضربه های سریع و وحشیانه ایی میزد
لیونا: جیغ
جیهوپ : لباشو به لبای لیونا کوبوند تا صدای جیغش نیاد
..........
تسبیحاتم کجاس؟همین جا بود بخدا
....
روز بعد :
لیونا : اه سرم هعی برو اونور
جیهوپ : یادت میاد من کیم؟
لیونا: یهو همه چی یادش افتاد! برو اونور ازم دور شو اشغال
جیهوپ : تو الان مال منی
لیونا : مال تو نیستمممم نیستممم من انتقام دوستامو ازت میگیرمممممم
جیهوپ : مال من نیستی؟؟
کمر بندشو باز کرد و دستای لیونارو به بالای تخت بست
لیونا: چیکار میکنی اشغاللللل
روی لیونا خیمه زد
جیهوپ : پس مال خودم میکنمت همین الان
لباس لیونارو جر داد
روی گردنش کیس مارک های خشنی میزاشت
لیونا: ولم کننن
لیونا ناله نمیکرد چون نمیخواست بیشتر تحریکش کنه
با دستش با عضو لیونا بازی میکرد
و یکی از سینه هاشو میخورد
لیونا: ایی تروخدا نکن
جیهوپ لباس خودشو در اورد و عضوشو وارد لیونا کرد
لیونا : ایییییییییی نه.. نمی..خوا...م اهه
جیهوپ ضربه های سریع و وحشیانه ایی میزد
لیونا: جیغ
جیهوپ : لباشو به لبای لیونا کوبوند تا صدای جیغش نیاد
..........
تسبیحاتم کجاس؟همین جا بود بخدا
۹.۹k
۰۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.